بهشت و بهشتيان، دوزخ و دوزخيان
سرنوشت نهايى انسان سرانجام بهشت و يا دوزخ است، اين پايان قيامت و ابتداى زندگى نوين است بهشت يعنى كانون انواع نعمتهاى معنوى و مادى و دوزخ يعنى كانون انواع رنجها و شكنجهها و سختيها، آيات و احاديث بسيارى درباره صفات بهشت و بهشتيان و نعمتهاى مختلف آن آمده است اين نعمتها روحانى و جسمانى است و قبلا بيان شد كه معاد جسمانى و روحانى است و بايد جسم و روح بهرهمند گردند.
فقط فهرستى از اين نعمتها را بيان مىكنيم.
كه در بيش از يكصد آيه قرآن مجيد تعبير جنت و جنات و... آمده است، باغهايى كه قابل مقايسه با باغهاى دنيا نيست و اصلا براى ما قابل درك نيست.
تعبيرهايى مانندو مساكن طيبه مىفهماند كه محل سكونت بهشتيان تمام مزايا را دارد.
از نعمتهاى جالب بهشت فرشهاى زيبا و دلانگيز است كه با تعبيرهاى مختلف نقل شده است.
از مجموع آيات قرآن استفاده مىشود كه غذاها بهشت كاملا متنوع است و جملهمما يشتهون (از هر نوع بخواهند) معناى وسيعى دارد و قسمت عمده آن ميوههاى مختلف است.
نوشيدنيهاى بهشت كاملا متنوع و نشاط آفرين است و به قول قرآنلذه للشاربين (مايه لذت نوشندگان است) و هميشه تازه و هيچ وقت طعم آن تغيير نمىكند، زلال و خوشبو است.
لباس زينت مهمى براى انسان است به تعبيرهاى مختلفى از لباسهاى اهل بهشت (در آيات و احاديث) توصيف شده است كه همه حكايت از زيبايى و جذابيت آن مىكند.
همسر شايسته وسيله آرامش انسان است بلكه اساس لذت روحانى هم هست در قرآن و احاديث معصومين (عليه السلام) به تعبيرهاى مختلف از اين نعمت بهشت سخن به ميان آمده است و از آن توصيف بسيار شده است يعنى همسران بهشتى داراى تمام امتيازات ظاهرى و باطنى هستند.
فيها ما تشتهيه الانفس و تلذ الاعين (((در بهشت آنچه دل مىخواهد و چشم از آن لذت مىبرد موجود است))) اين بالاترين تعبيرى است كه درباره نعمتهاى بهشت آمده است يعنى همه لذتهاى جسمى و روحى هست.
نعمتهاى روحانى بهشت به مراتب از لذتهاى مادى و جسمانى والاتر و پر شكوهتر است ولى از آنجا كه نعمتهاى معنوى معمولا در وصف نمىگنجد (يعنى گفتنى و شنيدنى نيست بلكه رسيدنى، يافتنى و چشيدنى است) لذا در قرآن و احاديث غالباً سربسته به آن اشاره شده است بطور فشرده و خلاصه:
از هنگام ورود به بهشت استقبال فرشتگان و احترامات ويژه آغاز مىشود و از هر درى فرشتهها وارد شده و مىگويند سلام بر شما به جهت صبر و استقامتتان چه عاقبت خوبى پيدا كرديد.
بهشت دارالسلام است، خانه امن و امان است: ادخلوا الجنة لاخوف عليكم و لاانتم تحزنون (((داخل بهشت شويد كه ديگر هيچ ترس و هيچ غصهاى بر شما نخواهد بود(336)))).
يكى از بهترين لذات روحانى بهرهمند شدن از دوستان با صفا و با كمال است كه آنچه قرآن تعبيرش چنين است...
و حسن اولئك رفيقا... (((چه رفيقان خوبى اين فضل و مرحمت خداوند است))).
در بهشت صفا و صميميت و محبت فضا را پر نشاط مىكند هيچ سخن بيهودهاى نيست فقط سلام است، فى شغل فاكهون (((سرگرميهاى خوشحال كننده دارند))).
تعرف فى وجوههم نضره النعيم (((در چهرههاى آنان طراوت و نشاط نعمت را مىبينى(337))))، وجوه يومئذ مسفرة ضاحكة مستبشرة (((صورتهايى كه در آن روز نورانى، گشاده، خندان و مسرور است(338)))).
لذت درك رضاى محبوب از بزرگترين لذتهاى معنوى است در آيه 15 سوره آل عمران بعد از ذكر باغهاى سرسبز بهشتى و همسران پاكيزه مىفرمايد: و رضوان من الله (((خشنودى خداوند))) رضى الله عنهم و رضوا عنه ذلك الفوز العظيم (((هم خداوند از آنها خشنود است و هم آنها از خداوند، اين است رستگارى بزرگ(339)))).
7- ابديت و جاودانگى نعمتهاى بهشتى:
هميشه ترس و نگرانى از زوال و نيستى است اما بهشت و نعمتهايش جاودانه است هرگز ترس زوال نيست و اين ارزش فوق العادهاى است اكلها دائم وظلها (((ميوهها و خوردنيها و سايهاش هميشگى است(340)))).
فلا تعلم نفس ما اخفى لهم من قرة اعين.
(((هيچكس نميداند چه پاداشهايى كه موجب روشنى چشمها است براى آنها نهفته شده است))) و به قول پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) آنچه هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده و به هيچ قلبى خطور نكرده است در بهشت موجود مىباشد(341).
جهنم كانون قهر و غضب الهى است، عذابهاى جهنم جسمانى روحانى است و اگر كسى فقط به مجازاتهاى روحى و معنوى تفسير كند بخشى عظيمى از آيات قرآن را ناديده گرفته است در بحث معاد جسمانى و روحانى بيان شد كه معاد جسمانى و روحانى است پس بهشت و جهنم هم چنين است.
عذاب جهنم به اندازهاى شديد است كه شخص گنهكار دوست مىدارد فرزندان، همسر، برادر، دوست، قبيله و حتى همه روى زمين را فدا كند تا سبب نجاتش شود. يود المجرم لويفتدى من عذاب يومئذ و صاحبته و اخيه و فضيلته التى تؤويه و من الارض جميعا ثم ينجيه (((گنهكار دوست مىدارد فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا كند و همسر و برادرش و قبيلهاش را كه هميشه از او حمايت مىكردند و تمام مردم روى زمين را، تا مايه نجاتش شود(342)))).
ان شجرة الزقوم طعام الاثيم كالمهل يغلى فى البطون كغلى الحميم (((همانا درخت زقوم غذاى گنهكاران است همانند فلز گداخته در شكمها مىجوشد، جوششى چون آب سوزان(343)))).
وترى المجرمين يومئذ فى الاصفاد سرابيلهم من قطران و تغشى وجوهم النار (((در آن روز گنهكاران را همراه هم در غل و زنجير مىبينى لباسشان از قطران (ماده چسبنده بد بوى قابل اشتغال) است و صورتهايشان را آتش مىپوشاند(344)))) فالذين كفروا قطعت لهم ثياب من نار يصب من فوق رؤسهم الحميم يصهر به ما بطونهم و الجلود (((پس كسانيكه كافر شدند لباسهايى از آتش بر آنها بريده مىشود و مايعى سوزان و جوشان بر سر آنها مىريزند چنانچه ظاهر و باطنشان را ذوب مىكند(345)))).
همه چيز جهنم رنگ عذاب دارد زيرا جهنم كانون قهر و غضب است ان الذين كفروا باياتنا سوف نصليهم نارا كلما نضجت جلودهم بدلناهم جلودا غيرها ليذوقوا العذاب ان الله كان عزيزا حكيما (((همانا كسانى كه به آيات ما كافر شدند بزودى آنها را در آتشى وارد مىكنيم كه هر چه پوستهاى آنها سوخت پوستهاى ديگرى به جاى آن قرار مىدهيم تا عذاب را بچشند، خداوند توانا و حكيم است(346)))).
از مجموع آياتى كه درباره عذاب جهنميان آمده، به دست مىآيد كه كيفر اهل جهنم به وصف نمىگنجد و بسيار شديد و دردناك است.
❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-
دیدن عذاب جهنمیان توسط رسول در شب معراج
رسول خدا فرمودند که:من در شب معراج در حال معراج به جماعتی برخورد کردم که در جلوی آنها سفره هایی از گوشت های پاکیزه و طیب و سفره هایی از گوشت های خبیث بود وآنها گوشت های طیب را رها کرده و از گوشت های خبیث می خورند.
از جبرئیل سوال کردم:اینها چه کسانی هستند؟
جبرئیل گفت:جماعتی از امت او هستند که غذای حلال را رها کرده و از غذای حرام می خورند.
رسول خدا فرمود:از آنجا عبور کردیم به جماعتی برخوردیم که لب های کلفتی مانند لب های شتر داشتند و با آن لب ها گوشت های بدن خود را قیچی کرده و در دهان خود قرار می دادند.
من گفتم:اینان چه دسته ای هستند،ای جبرئیل؟
جبرئیل گفت:افرادی که پیوسته در صدد عیب جویی از مردم بر آمده و با زبان و اشاره به عیب ظاهر و باطن مردم می پردازند.
رسول خدا فرمود:و از آنجا عبور کردم به گروهی که صورت ها و سرهای آنان با سنگ کوبیده می شد بر خورد کردم.
گفتم:ای جبرئیل این گروه چه کسانی هستند؟
گفت:افرادی که نماز عشا را ترک می کنند.
سپس گذشتیم از آنجا تا رسیدیم به جماعتی که آتش در دهانشان فرو می رفت و از دبرشان خارج می شد؛گفتم ای جبرئیل اینان کیانند؟
گفت:اینان افرادی هستند که اموال یتیم را از روی ظلم و ستم می خورند،اینان در حقیقت آتش می خورند و به زودی به آتش سعیر آتش گرفته ودر آن سوخته خواهند شد.
از آنجا نیز عبور کرده رسیدیم به اقوامی که از بزرگی شکم هر چه می خواستند از زمین برخیزند نمی توانستند.
گفتم:ای جبرئیل اینان چه دسته ای هستند؟
جبرئیل گفت:اینها کسانی هستند که ربا می خورند و نمی توانند از جای خود برخیزند مگر مانند برخاستن کسی که جن زده شده و عقل خود را به کلی از دست داده است،و اینها در راه و روش آل فرعونند و هر صبحگاه و شبانگاه بر آتش عرضه می شوند.
و از آن محل عبور کردیم به زنانی که به پستان های خود آویخته شده بودند رسیدیم.
پرسیدم:ای جبرئیل اینان چه گروهی از زنانند؟
جبرئیل گفت:اینان زنانی هستند که اموالی را که از شوهرهایشان باقی مانده و متعلق به فرزاندان آن شوهران است،به فرزندان غیر آن شوهرها داده اند ودر حقیقت ارثیه یتیم های آنها را برای غیر آنها صرف نموده اند.
❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-

"خداست که شمار ا هرگونه که اراده کند(در رحم های مادرانتان)صورت می نگارد!
آل عمران6
پروردگارا!پس از آن که ما رابه حق هدایت فرمودی دل های مار را به باطل میل مده
و به ما از لطف خویش رحمتی عطا فرما که همانا تویی بخشنده!
آل عمران8
ای پیغمبر بگو:فضل و رحمت به دست خداست آن را به هر که خواهد عطاکند!
آل عمران 73
شما هرگز به مقام نیکوکاران نخواهید رسید مگر آنکه از آنچه دوست داریددر راه
خدا انفاق کنیدو از هرچه انفاق کنید محققا خدا از آن آگاه است!
آل عمران92"
❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-
آبها و نوشیدنیهای جهنم (قسمت دوم)
2_ماء صدید:
«و خاب کل جبار عنید من ورائه جهنم و یسقی من ماء صدید یتجرعه و لایکاد یسیغه و یاتیه الموت من کل مکان و ما هو بمیت و من ورائه عذاب غلیظ» (ابراهیم/15_17)
«گردن کشان و جباران، نومید و نابود می شوند و در جهنم، جرعه جرعه از ماء صدید خورانده می شوند؛ چون خودشان مایل به خوردن آن نیستند وقتی این آب متعفن را خوردند حاضرند بمیرند اما مرگی در کار نیست بلکه باید آماده شوند برای عذاب شدیدتر؛ و فرشتگان عذاب، آنان را با غل و زنجیر به طرف آتش می برند.»
«ماء صدید» خون و چرک که از فروج زنان زانیه در جهنم خارج می شود که هم خیلی کثیف است، هم بدبو و هم در حال جوش، که پیامبر اکرم می فرماید: «وقتی این آب را به اهل جهنم نزدیک می کنند از شدت حرارتش پوست سر و صورتشان در آن می ریزد و وقتی بیاشامند اندرونشان قطعه قطعه شود.» (کفایة الموحدین، باب نار)
3_غسّاق:
«لا یذوقون فیها بردا و لا شرابا الا حمیما و غساقا» (نبا / 24_25)
«جهنمیان آب خنک و گوارا نمی چشند بلکه آب حمیم و غسّاق می نوشند.»
مفسرین می گویند: غسّاق، چشمه ای است در جهنم که آبش در نهری جاری است که زهر کشنده و سمومات مارها و عقربهای جهنم به آن ریخته می شود و حتی چرک دیده های اهل جهنم هم داخل آن می ریزد و از نظر داغی هم مثل مس گداخته است؛ چون با آتش جهنم داغ شده که اگر ذره ای از آتش جهنم به روی کوههای دنیا گذاشته شود همه کوهها آب می شود.
و در آیه دیگر فرموده: «هذا فلیذوقوه حمیم و غسّاق» (ص / 57)
« این نوشابه حمیم و غسّاق است (دو مایع سوزان و تیره رنگ) که باید از آن بچشند.»
در روایت است که پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «اگر یک دلو از ماء غسّاق جهم را در دنیا بریزند، بوی گند و تعفن آن سراسر دنیا را می گیرد و تمام اهل دنیا از تعفن آن، متعفن و نابود خواهند شد.»
4_ آنیه:
«تصلی نارا حمیة تسقی من عین آنیة» (غاشیه / 4_5)
«در آتش سوزان وارد می گردند و از چشمه ای بسیار داغ نوشانیده می شوند.»
«آنیه»، چشمه ای است سوزناک در جهنم که امام باقر عیله السلام می فرماید: « اشتعال شعله های جهنم از این چشمه است؛ همه وادی های اتش گاهی خاموش می شود، اما آتش این چشمه همیشه فروزان است و همیشه آبش در حال جوش است.»
«یطوفون بینها و بین حمیم ءان» (الرحمن / 44)
امام باقر عیله السلام می فرماید: چشمه آنیه به دریایی می ریزد و چشمه حمیم به دریایی دیگر و اهل جهنم داخل این دریاها غوطه ورند گاهی به دریای حمیم می روند و گاهی به دریای آنیه و بین اینها در حال طوافند.
حتی ابرهایی بالای این دریاها هست که وقتی شدت تشنگی و حرارت اینها به اوج می رسد، ملائکه عذاب به اینها می گویند: چه می خواهید؟ می گویند: آب سرد و خنک.
در این هنگام از این ابرها، سنگهای آتش زا و کرمها و حیوانات و درندگان آتش زا برایشان می بارد که بدنشان می سوزد و شکسته و متلاشی و خرد می گردد؛ پناه بر خدا.

آبها و نوشیدنیهای جهنم (قسمت اول)
«و اعتدنا لظالمین نارا احاط بهم سرادقها آوان یستغیثوا یغاثو بماء کالمهل یشوی الوجوه بئس الشراب و ساءت مرتفقا» (کهف-29)
ما برای ستمگران آتشی آماده کرده ایم که سراپرده اش آنان را از هر سو احاطه کرده است و اگر تقاضای آب کنند، آبی برای آنان می آورند که همچون فلز گداخته صورتها را بریان میکند! چه بد نوشیدنی و چه بد محل اجتماعی است.
وقتی اهل جهنم غذایشان را که از زقوم و ضریع و غسلین است خوردند و شکمشان مملو از آتش شد از شدت حرارت و سوزش اندرون خود، دست به دامن ملائکه عذاب می شوند تا آبی به آنها دهند که آتش درونشان را خاموش کند؛ آنان نیز به خواسته اینها جواب داده و آبی که مثل مس و آهن ذوب شده است می دهند که وقتی نزدیک آن آب می شوند پوست سر و صورتشان از حرارت و سوزش آن توی آب می ریزد اما ناچار این آب را بخورند، وقتی هم که خوردند تمام امعاء و احشای داخل بدنشان را می سوزاند و آب میکند.
حرارت و تعفن آبهای جهنم
«اگر یکی از اهل دوزخ را به دنیا برگردانند و در آتش دنیا قرار دهند به خواب راحتی می رود. شما انگشت خویش را داخل آب جوش بگذارید، ببینید چقدر می توانید تحمل کنیدغ حالا این دست در آب جوش گذاشتن است نه خوردن آن، بنابراین، اگر تحمل این آب جوش دنیا را ندارید که با آتش دنیا به جوش امده، آتشی که 70 بار آتش جهنم را با آب خاموش کرده اند تا شده اتش دنیا. پس چگونه تحمل خواهید کرد که رسول اکرم(ص) به اباذر غقاری فرمود:« اگر سطلی از چرک دوزخ را در مشرق بریزند، مغز کسانی را که در مغرب زمین زندگی می کنند به جوش می آورد و اگر جهنم به خروش آید ملک مقرّب و پیامبر مرسلی نمی ماند مگر اینکه به زانو در می آید و می گوید: پروردگارا نجات خود را می خواهم. حتی ابراهیم علیه السلام اسحاق، فرزند خود را از یاد می برد و میگوید: «یا رب انی خلیلک ابراهیم فلا تنسنی» یعنی: خدایا من خلیل تو ابراهیم هستم مرا فراموش مکن.» (خلوتی با خویش،ص50 با اضافات)
آبهای جهنم عبارتند از:
1_ ماء حمیم:
«لهم شراب من حمیم و عذاب الیم» (انعام/70 ، یونس/4)
ماء حمیم یعنی آب جوشان که در آیه فرموده:
«و ان یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل یشوی الوجوه بئس الشراب»
این آب، مثل «مُهل» است؛ مفسرین گفته اند: «مُهل» یعنی فلز ذوب شده یا مس گداخته شده یا آب سیاه رنگ در حال جوش یا قیر در حال جوش یا ماده سمی در حال گداخته شدن که وقتی به این آب نزدیک می شوند، پوست صورتشان می ریزد. می فرماید: چه بد نوشیدنی است این آب.
وقتی این آب را خوردند، ملائکه عذاب، مقداری هم روی سرشان می ریزند:
«یصب من فوق روسهم الحمیم» (حج/19) ماء حمیم به صورت نهری در روی جهنم جاری است تا همیشه در دسترس جهنمیان باشد.
«فشاربون شرب الحمیم» (واقعه/55)
شتر معمولا دیر تشنه می شود؛ چون ذخیره آب دارد اما وقتی ذخیره اش تمام شود خیلی تشنه می شود مخصوصا که به مرض تشنگی و استسقا مبتلا باشد، وقتی به آب برسد با هیجان تمام آب می خورد. خداوند می فرماید: اهل جهنم نیز از حرارت جهنم و خصوصا بعد از خوردن زقوم و ضریع: به قدری تشنه می شوند که وقتی به آب حمیم می رسند مثل شتر تشنه آ می خورند.
«فنزل من حمیم» (واقعه/93)
با آب جوشان حمیم از او پذیرایی می شود.
در بخش طعام و غذای جهنم نیز گفتیم که کلمه «نُزُل» به معنای پذیرایی از مهمانان است یعنی چیزهایی را که معمولا آماده می کنند تا به محض ورود میهمانان، از ایشان پذیرایی نمایند را عرب «نُزُل» می گوید؛ در اینجا نیز کلمه «نُزُل» به کار رفته یعنی آنچه برای جهنمیان قبلا آماده شده که به محض ورودشان به جهنم از ایشان پذیرایی نمایند، زقوم و حمیم است.
❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-
ϰ-†нêmê§ |